ادامه تظاهرات مردم ایران علیه حکومت همچنان یکی از مهمترین سوژههای خبری و تحلیلی رسانههای جهانی است. خبرگزاریهای معتبر با پوشش اعتراضهای خیابانی، دانشآموزی و دانشجویی در ایران خاطرنشان میکنند که اعتراضها در ایران با وجود هشدار مقامهای امنیتی، همچنان ادامه دارند. این رسانهها در تحلیلهای خود، به این نکته هم اشاره میکنند که این خیزش با اعتراضهای قبلی تفاوتهای اساسی دارد و سران رژیم را وحشت انداخته است.
گاردین: از وعده گفتوگو تا تهدید معترضان
وبسایت نشریه بریتانیایی گاردین روز دوشنبه، ۳۱ اکتبر (نهم آبان)، با تهیه نقشه شهرهای محل تظاهرات در ایران، گستره خیزش سراسری علیه حکومت را به تصویر کشید. در گزارش این نشریه آمده است: «این نقشه نشان میدهد که چگونه اعتراضها پس از مرگ مهسا امینی در روز ۱۶ سپتامبر، به بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ ایران گسترش یافت. چنین تظاهراتی ناشی از خشم عمومی از حکومت سرکوبگر است و اکنون در هفتمین هفته خود، هیچ نشانی از پایان ندارد.»
گاردین روز یکشنبه نیز به اعتراضهای دانشجویی در ایران پرداخت و از افزایش جمعیت معترضان نسبت به آغاز اعتراضها، نوشت. به گزارش این نشریه، «حامیان رژیم اصرار دارند که تنها اقلیت کوچکی به حکومت اعتراض میکنند؛ این در حالی است که تظاهرات بزرگتر و ناآرامتر از همیشه به نظر میرسند. گستردگی اعتراضها باعث شد رژیم از وعده گفتوگو با معترضان به تهدید آنها برسد و اولتیماتوم دهد که در صورت ادامه حضور مردم در خیابان، با معترضان برخورد جدی میکند.»
هیل: فراخوان سقوط حکومت دینی
نشریه هیل با اشاره به اینکه با تداوم اعتراضها و درگیریهای شدید دانشگاههای ایران را فرا گرفته است، نوشت: «پس از مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس اخلاق، تظاهرات ابتدا بر اعتراض به حجاب اجباری زنان متمرکز بود، اما بهسرعت، به فراخوانی برای سقوط حکومت دینی ایران تبدیل شد. به گزارش فعالان حقوق بشر، در اعتراضهایی که بیش از ۱۲۵ شهر ایران را در بر گرفته است، دستکم ۲۷۰ نفر کشته و ۱۴ هزار نفر بازداشت شدهاند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این نشریه ادامه داد: «اعتراضهای اخیر به یکی از جدیترین تهدیدها برای روحانیون حاکم بر ایران از زمان انقلاب اسلامی تبدیل شده است. در چنین شرایطی که مردم ایران در خیابانها، و دانشجویان در دانشگاهها، شعار «آزادی، آزادی، آزادی» سر میدهند، دولت ایران بدون ارائه مدرک، ادعا میکند قدرتهای خارجی این اعتراضها را سازماندهی کردهاند.»
اورشلیم پست: ترس رژیم از اتحاد مردم
اورشلیم پست در یادداشتی تحلیلی با عنوان «ایران در آستانه تغییر سیاست با تظاهرات ۴۰ روزه» نوشت: «این اعتراضها به وضعیت اقتصادی یا فقر مربوط نیست؛ بلکه زیربنای این رژیم دینسالار را نشانه گرفته است.»
در این یادداشت میخوانیم: «با گسترش تظاهرات، رژیم از یک قیام بزرگ میترسد و تلاش میکند معترضان را سرکوب کند. این اعتراضها به دلایل مختلف، متفاوت از اعتراضهایی که در گذشته رخ دادند، دانسته میشوند. این بار تظاهرات در مورد اقتصاد یا فقر نیست؛ بلکه معترضان با زیربنای رژیم مذهبی جمهوری اسلامی مشکل دارند. از این رو، حکومت برای سرکوب چنین قیامی به یک سری تاکتیکهای پیچیده متوسل شده است. رژیم پلیس ضدشورش فرستاد و اینترنت را قطع کرد و معترضان را بازداشت میکند و برای آنها حکمهای سنگین میبرد.»
نویسنده این مقاله همچنین بر ترس رژیم از اتحاد مردم تاکید کرد و نوشت: «رئیسجمهوری امروز ایران میانهرو نیست؛ اما حتی شخصیتهای افراطیتر نیز به ضرورت اجتناب از برانگیختن قیامهای بزرگ در کردستان، بلوچستان و سایر مناطق ایران پی بردهاند. در واقع، رژیم از این واهمه دارد که بخشهای مختلف ایران به پا خیزند و با هم متحد شوند.»
فارین افرز: زنان ایران در خط مقدم تظاهرات
نشریه معتبر فارین افرز نیز اعتراضهای اخیر ایران را تحلیل کرده است. این نشریه در یک گزارش تحلیلی با عنوان «زنان ایران در خط مقدم» به این پرسش پرداخت که «چرا جنبشهای تحت رهبری زنان موفق میشوند، اما خطر واکنش منفی نیز در وجود دارد؟»
در این مطلب آمده است: «مرگ مهسا امینی یکی از بزرگترین و پایدارترین قیامهای ایران را به جریان انداخت و هزاران ایرانی را در سطح جهان متحد کرد. معترضان ایرانی شعار «زن، زندگی، آزادی» را برگزیدهاند. آنها با وجود قطع اینترنت، دستگیریهای گروهی و سرکوب نیروهای امنیتی، همچنان به خیابانها میآیند و آزادی سیاسی طلب میکنند. چگونگی شکلگیری این اعتراضها مستقیما با نقش محوری زنان مرتبط است. وقتی زنان در خط مقدم قرار دارند، جنبشهای مردمی شانس بیشتری برای موفقیت دارند و به احتمال زیاد به دموکراسی برابرتر منجر خواهند شد. این یکی از دلایلی است که اعتراضهای امروز رژیم ایران را تهدید میکند.»
در بخش دیگری از این مطلب میخوانیم: «زنان از دیرباز عامل تغییر در ایران بودهاند. مشارکت بالای زنان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۷۶ محمد خاتمی را در جایگاه ریاستجمهوری به قدرت رساند و به آغاز دوره اصلاحات کمک کرد. زنان در سال ۱۳۸۸ نیز، در جنبش سبز، علیه تقلب در انتخابات ریاستجمهوری نقش بسیار مشهودی ایفا کردند و بخشی قابلتوجهی- اگر نگوییم اکثریت- را تشکیل میدادند. در جریان تظاهرات پس از مرگ مهسا امینی نیز از همان ابتدا، زنان لحن این اعتراضها را تعیین کردند و برای نشان دادن خشم خود از حکومت راههایی خلاقانه یافتند... اگرچه این اتفاق با یک امید بزرگ همراه است، در عین حال نگرانی مهمی نیز با خود دارد؛ اینکه اگر رژیم ایران موفق شود معترضان را شکست دهد، واکنش مردسالارانه ممکن است نسبت به گذشته، شدیدتر باشد و علاوه بر محدود شدن آزادیها در ایران، حقوق زنان را چندین دهه به عقب برگرداند.»